سلام خدای مهربون سلام دوستان عزیزم این هفته پدر مادر جاری قرار بود نمایشگاه لوازم خانگی شرکت کنن یادتونه که اون همه بحثها حالا اقای پدر تونست رابطه ای براشون مهمانسرا رزرو کنه و رفتن مهمانسرا هر روز عصر با یه دمنوش و شربت خنک و شیرینی یا حلوا یا آش و کماج عصرونه براشون بردیم و دیدیمشون گفتیم تنها تو شهر غریب نمونن امروز اخرین روز کاریم بود کلی همکاران احساس ناراحتی کردن و مهندس گفت از رفتن هیچ همکاری اینجور ناراحت نشدم راستش خیلی حس خوبیه وقتی میدونی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یک پنجره برای من کافیست در این دنیا و دور از این دنیا انتهای کوچه ی بی انتها... با تو موزیک رستوران ارزانی جلسه مدرسه دانلود آنلاین فایل های الکترونیکی